رکود اقتصادی یا رکود کسبوکاری؟
سالهاست که اقتصاد ما در سطح کلان روی رونق را به خودش ندیده است، سیاستگذاریهای اشتباه، اجرای اشتباهتر و نگاه به بیرون باعث شده که امروز حال اقتصاد خوب نباشد، به راحتی میتوانیم این موضوع را در ارزش پول ملی، قدرت خرید و حال و احوال مردم مشاهده کرد و خیلی نیاز به آمار و ارقام و بانک مرکزی نیست. کافی است که سری به یک فروشگاه بزنید و قیمت اقلام مصرفی و مورد نیاز خودتان را مقایسه کنید با چند روز قبل، چند هفته قبل و سال قبل و شاید در برخی محصولات با چند ساعت قبل این موضوع در بازارهای سرمایهای مثل: طلا، سکه، ملک و خودرو که جای خود دارد. در اقتصاد کاملاً دولتی ما صحبت کردن از تحریمها و فشارهای خارجی به شوخی نخ نمایی تبدیل شده که حتی کسانی که امیدی هم به این تدبیر داشتند را نا امید کرده است.
تا اینجای قصه را که همه بلدیم و نقل هر محفل و مجلسی است اما به عقیده من و تجربه چندین ساله در مشاوره و آموزش در کسب و کارهای مختلف این سیاستها و اتفاقات جهانی و بین المللی تاثیر چندانی در کسبوکارهای کوچک ندارد منظور از کسب و کار کوچک کسب و کارهایی با تعداد کارکنان کمتر از 500 نفر و با گردش مالی زیر 10 میلیارد تومان در ماه است. بله اگر صاحب کسب و کاری هستنید که چند هزار نفر در آن مشغول هستند و یا محصول ویژه و انبوهی تولید می کنید که مبالغ میلیون دلاری در آن گردش دارد، قطعا نوسانات جهانی و تصمیمات افراد در کسب و کار شما تاثیر دارد. اما همانطور که گفتم اگر کسب و کار شما جزء کسب و کارهای کوچک است این موارد خیلی در کسب و کار شما مهم نیستند، دلیلش هم این است که شما در همین شرایط سخت می بینید در هر صنفی افرادی هستند که به خوبی در حال کار هستند درآمد عالی دارند، افراد متعهد و مقیدی هستند و درآمد زیاد حلال کسب میکنند، پس اگر شرایط بد است برای همه باید بد باشد.
پس رکود اقتصادی مهم است اما از آن به مراتب مهمتر و تاثیرگذارتر رکود کسب و کاری است، رکودی که خود ما برای کسب و کارمان به وجود آوردهایم و نوک پیکان اتهام و انگشت اشاره مقصر به سمت ما به عنوان مدیر کسب و کار است، چرا که ما میتوانیم در همین شرایط هم کسب وکار پررونقی داشته باشیم. اما اغلب شرایط بیرونی را بهانه ای کردهایم برای عملکرد نامناسب خودمان. نکتهای که بسیار مهم است این است که ما در کسب و کار خیلی زود به جایی میرسیم که اگر هیچ کار خاصی انجام ندهیم تا حدی درآمد داریم و تا به اندازه پوشش دادن هزینههایمان کسب درآمد میکنیم و این نقطه دقیقا همان نقطهای است که دچار رکود میشویم و میایستیم و همین سکون و قرار گرفتن در محدوده امن باعث میشود که از تورم و هزینهها عقب بمانیم و کوچکترین اتفاق بیرونی باعث شود که کسب و کارمان با خطرات جدی روبرو شود.
چند مدت پیش برای تهیه تجهیزات دفتر جدیدی که تاسیس کردیم به یک فروشگاه لوازم اداری رفتم حدود ساعت 8:30 شب بود که وارد مغازه شدم، شروع کردم به سوال درباره اجناس و میز و مبل و تجهیزات، فروشنده بعد از صحبت های اولیه سوال کرد که شما چه کسب و کاری دارید، توضیح دادم که کار ما آموزش رشد و توسعه کسب و کارهاست، چند سوال پرسید و در حین صحبت اجازه گرفت که کرکره مغازه را پایین بکشد تا کسی مزاحم صحبتهای ما نشود خلاصه کنم زمانی که از فروشگاه خارج شدم تقریبا هیچ چراغ مغازهای روشن نبود و اغلب مغازه ها بسته بودند.
نکتهای که این فرد به آن اشاره کرد این بود که همین که صبح در مغازه را باز میکند و تا شب در مغازه است مشتری های سابق، دوستان و افراد گذری خریدهایی را انجام میدهند و آخر ماه که جمع بندی می کنم می بینم درآمدی که داشته ام به اندازه هزینه هایی است که در زندگی و کسب و کار دارم و عملاً هر ماه مبلغ ناچیزی برای پس انداز باقی میماند و برخی از ماهها هم با کمی کسری با سر به سر میگذرد.
از این فروشنده سوال کردم که آخرین تبلیغی که انجام دادید چه زمانی بوده و آخرین عملیات بازاریابی تان چه کاری بوده است و خوب برای من بدیهی بود که هیچ کار خاصی انجام نداده باشد، چون خودش هم در توضیحاتی که داده بود اشاره کرد که صبح تا شب فقط در مغازه را باز نگه میدارد و هیچ کار بیشتری انجام نمیدهد.
در آن فرصتی که داشتم به این فرد 2 پیشنهاد دادم و این پیشنهادات را به شما هم میدهم تا اجرا کنید و نتیجه اش را در کسب و کارتان ببینید:
پیشنهاد اول: همین امروز برگردید به روز اولی که کسب و کارتان را راهاندازی کردید و دقیقاً همان کارهایی را انجام دهید که روزهای اول کسب و کارتان انجام میدادید، احتمالاً در روزهای اول کارتان و با اولین مشتریانتان بسیار متفاوت تر از امروز برخورد میکردید، خیلی بیشتر به مشتری توجه میکردید، احترام بیشتری میگذاشتید به خواستههای مشتری سریعتر پاسخ میدادید و در کل اولین مشتریان معمولا مشتریان دائمی هستند به این دلیل که خدمات بهتری دریافت کردهاند و حس بهتری نسبت به شما دارند، اما اتفاقی که در کسب و کارها می افتد این است که به مرور زمان و با زیاد شدن مشتریان خدمات کمتر و کمتر می شود و خیلی از مشتریان را از دست خواهیم داد.
به این فرد پیشنهاد دادم و به شما هم پیشنهاد می دهم به روزهای اول کسب و کارتان برگردید و به یاد آورید که چه کارهایی را انجام می دادید چه روال هایی داشتید و دقیقا مثل گذشته کار کنید و با مشتری ارتباط بگیرید.
وپیشنهاد دوم هم اینکه اگر اطلاعات تماسی از مشتریان خوب و کسانی که در گذشته از شما خرید میکردند و شاید مدتهاست به شما مراجعه نکردند دارید حتما با آنها تماس بگیرید و پیشنهادات خوبی بدهید تا این افراد دوباره به شما مراجعه کنند و از امروز سعی کنید اطلاعات تماس هر فردی که وارد کسب و کار شما می شود را بگیرید تا در زمانهای مناسب با آنها ارتباط برقرار کنید.
شاید شرایط اقتصادی کلان دچار ناملایمتهایی شده است اما این دلیل نمیشود که ما کار خودمان را به خوبی انجام ندهیم و مثل بقیه فقط از شرایط و دولت و تحریمها شکایت کنیم هر چند که دولت ها می توانند فضای کسبوکار را برای همه تسهیل کنند.
راستی این فردی که راجع به آن با شما صحبت کردم چند روز پیش تماس گرفت و گفت فقط با تماس گرفتن با یک مدرسهای که قبلا از مشتریان ثابت فروشگاهش بود 15 میلیون تومان تجهیزات اداری و آموزشی سفارش گرفته بود و به من هم پیشنهاد خوب و ویژهای داد که تصمیم گرفتم برای تجهیز مجموعه دوباره به فروشگاهش مراجعه کنم. فرصتها را غنیمت بشمارید و دچار خود تحریمی نشوید.
دیدگاه خود را بنویسید