چرا کسبوکارمان رشد نمیکند؟(قسمت دوم)
فروشتان کم است؟ درآمدتان پایین است؟ از کسبوکارتان راضی نیستید؟ مشتریان کمی دارید؟ دلیلش کاملاٌ واضح است!
در روز چند ساعت از وقتتان را به بازاریابی اختصاص میدهید؟
دیدگاه رایج و اشتباهی در بین افراد وجود دارد که ما فکر میکنیم همینکه محصول یا خدمت خوب و باکیفیتی داشته باشیم، مشتری به ما مراجعه میکند و از ما خرید میکند، این فرضیه تا زمانی درست بود که ما رقبای کمی داشتیم یا در بسیاری از اصناف اصلاً رقیب نداشتیم، به یاد بیاورید زمانی را که در یک محله بزرگ فقط یک سوپرمارکت وجود داشت، یا برای خرید لباس مجبور بودیم راه زیادی را طی کنیم تا یا در بازار بزرگ شهر و یا در محلی که بورس فروش لباس بود، لباس موردنظرمان را تهیه کنیم.
و آن روزها را مقایسه کنیم با امروز که هرلحظهای که میگذرد در دسترس بودن هر محصول یا خدمتی سریعتر و آسانتر شده است! در حدی که پای اپلیکیشنها و برنامههای موبایلی به تخلیه چاه و خشکشویی و حملونقل هم بازشده است؛ یعنی مشتری ما بهراحتی و با کمترین هزینه و اتلاف وقت هر امکانی را که بخواهد بهراحتی در دسترس دارد، جالب است که تکنولوژی تغییر کرده است، روشهای انجام کار تغییر کرده است، نحوه تعامل با مشتری تغییر کرده است، اما ما تغییر نکردهایم!
توقع داریم با این حجم از تغییرات ما با همان روشهای گذشته عمل کنیم و نتایج جدید بگیریم، باز جملات ابتدای مقاله را تکرار میکنم اگر فروشتان کم است؟ اگر درآمدتان پایین است؟ اگر از کسبوکارتان راضی نیستید؟ و اگر مشتریان کمی دارید؟ دلیلش کاملاٌ واضح است!
دلیلش این است که شما بهعنوان مدیر و صاحب کسب کار بخش عمدهای از وقتتان را باید برای بازاریابی اختصاص بدهید،
بهطور کل کسبوکارها به دودسته اصلی تقسیم میشوند:
- کسبوکارهای منفعل
- کسبوکارهای فعال
کسبوکارهای منفعل
متأسفانه، اکثر کسبوکارهای ایرانی، از این دستهاند. اغلب افراد، فکر میکنند بهصِرفِ اینکه کسبوکاری ایجاد کردند، مغازهای اجاره کردند، یا شرکتی بهراه انداختند و یا محصولاتی تولید کردند، مشتری آنها را پیدا میکند و با اشتیاق محصولشان را میخرد، یا از خدماتشان استفاده میکند.
چند کسبوکار را میشناسید که صاحب آن صبح، درب مغازه را باز میکند و تا غروب در مغازه مینشیند و منتظر است که مشتری به سراغش بیاید؟ اگر آن روز هوا خوب باشد، تعدادِ مشتریان بیشتر است؛ اگر هوا سرد باشد، کمتر. اگر مناسبتِ خاصی باشد، احتمالاً مشتری بیشتر است؛ و اگر تعطیلی باشد، کمتر. درواقع ما منتظر نشستهایم تا شرایط و احتمالات تعیینکننده که ما چقدر مشتری و درآمد داشته باشیم و خود هیچ نقشِ تعیینکنندهای در میزان درآمد خود نداریم. طبعاً در این صورت، آسانترین و راحتترین کار این است که بگوییم: «رکود است، مشتری نیست، بازار خراب است.»
کسبوکارهای فعّال
آن روی سکّه، کسبوکارهای فعّالاند. اغلبِ شرکتهای موفّق و پولساز، از این دستهاند؛ بهجای اینکه منتظرِ مشتری بنشینیم، خود پیشقدم میشویم و به دنبال مشتری میرویم، درواقع کار اصلی ما در کسبوکار پیدا کردن مشتری برای خدمات یا محصولاتمان است و هر چه به افراد بیشتری مراجعه کنیم درآمد ما بیشتر خواهد شد و کسبوکار ما رشد بیشتری خواهد داشت،
سؤال و نکته مهم اینجاست که ما چه زمانی میتوانیم به بازاریابی بپردازیم، همانطور که در مقاله قبل توضیح دادم. چرا کسبوکارمان رشد نمیکند؟(قسمت اول) ما تنها زمانی میتوانیم به بازاریابی و رشد کسبوکارمان بپردازیم و برای کارهای مهم و پولساز وقت بگذاریم که اغلب کارهای کسبوکارمان را واگذار کرده باشیم، درواقع کارهایی را انجام دهیم که کار مدیریتی است و کارهای روزمره را به کارمندان خود واگذار کنیم، خود به دنبال مشتری برویم، بازاریابی کنیم، ساعاتی از روز را برای بهبود تجربه مشتری، برای فکر کردن، برای برنامهریزی اختصاص دهیم و پس از مدت کوتاهی از نتایج بهدستآمده و از درآمدی که داریم متعجب خواهیم شد.
دیدگاه خود را بنویسید